شهدا سال 61 -زندگینامه شهید علی اکبر ابراهیم اکبرزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید علی اکبر ابراهیم اکبرزاده »
آنانکه در میدان مبارزه با دو بال علم و جهاد به پرواز درآمدند و با خون خود گفتههایشان را به منصه ظهور رساندند، آنانکه قیام در مقابل ظالم را عین حیات دانستند، قابل ستایش و تمجیدند. ولی با کدامین زبان میشود آنها را ستود؟ و یا کدامین کلمات قادر به تمجید از آنهاست؟ معلم شهید علی اکبر ابراهیم اکبرزاده فرزند محمد، در تاریخ 5/6/ 1337 متولد شد و با آمدنش شادی را برای خانواده به همراه آورد. به عشق...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید علی اکبر ابراهیم اکبرزاده »
آنانکه در میدان مبارزه با دو بال علم و جهاد به پرواز درآمدند و با خون خود گفتههایشان را به منصه ظهور رساندند، آنانکه قیام در مقابل ظالم را عین حیات دانستند، قابل ستایش و تمجیدند. ولی با کدامین زبان میشود آنها را ستود؟ و یا کدامین کلمات قادر به تمجید از آنهاست؟ معلم شهید علی اکبر ابراهیم اکبرزاده فرزند محمد، در تاریخ 5/6/ 1337 متولد شد و با آمدنش شادی را برای خانواده به همراه آورد. به عشق...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسین صبور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
شهدا سال 62 -زندگینامه مفقودالاثر درویشعلی اسماعیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقودالاثر درويشعلي اسماعيلي »
در سال تولد انقلاب اسلامی ـ ۱۳۴۲ ـ در روستای مشکان، میان خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. کودکی را با بازیهای پر از شادی و نشاط به پایان برد. گامهای کوچک خود را برای آموختن به سمت مدرسه برداشت و مصمم به کسب علم و دانش پرداخت. پنج سال دوره ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن مشکان سپری کرد. سپس با چند تن از همکلاسیهایش، برای ادامه تحصیل به نیریز مهاجرت کرد. ابتدا مدت ۳...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقودالاثر درويشعلي اسماعيلي »
در سال تولد انقلاب اسلامی ـ ۱۳۴۲ ـ در روستای مشکان، میان خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. کودکی را با بازیهای پر از شادی و نشاط به پایان برد. گامهای کوچک خود را برای آموختن به سمت مدرسه برداشت و مصمم به کسب علم و دانش پرداخت. پنج سال دوره ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن مشکان سپری کرد. سپس با چند تن از همکلاسیهایش، برای ادامه تحصیل به نیریز مهاجرت کرد. ابتدا مدت ۳...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر غلامرضا هیبتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
از غلامرضا میگوییم، از او که فرزند رشید و رنجکشیده روستا بود از او که صلابت و استواری را از کوهها و سخاوت و مهربانی را از دشت فراگرفته بود. وقتی مرزوبوم کشورش را مورد تجاوز دشمن دید، مردانه پای در میدان نبرد گذاشت و رسم بیگانهستیزی ایرانی را به نمایش درآورد. پیامش به متجاوز این بود که ایرانی شیعه علی (ع) اجازه ورود خفاشان شبپرست را به دیار ولایت و نور نخواهد داد. غلامرضا، یکم تیرماه سال...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
از غلامرضا میگوییم، از او که فرزند رشید و رنجکشیده روستا بود از او که صلابت و استواری را از کوهها و سخاوت و مهربانی را از دشت فراگرفته بود. وقتی مرزوبوم کشورش را مورد تجاوز دشمن دید، مردانه پای در میدان نبرد گذاشت و رسم بیگانهستیزی ایرانی را به نمایش درآورد. پیامش به متجاوز این بود که ایرانی شیعه علی (ع) اجازه ورود خفاشان شبپرست را به دیار ولایت و نور نخواهد داد. غلامرضا، یکم تیرماه سال...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید فرامرز بخشی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد فرامرز بخشي پور »
شهید فرامرز بخشیپور، روستازادهای است از تبار مظلومان که جباران تاریخ، از بنیامیه تا حجاج و از حجاج تا صدام، به جرم شیعه بودن، آنان را بردار یا مثله کردهاند. نزول اجلالش بر این تیره خاک، سال ۱۳۳۹ همراه با اوجگیری دینستیزی آخرین حلقه از زنجیره شاهان مفسد و ستمگر، در این مملکت اسلامی بود. تقریباً زمانی که امام و مقتدایش خمینی کبیر (ره) فرموده بود: «یاران من در گهوارهها هستند.» از اوایل کودکی به شعائر دینی خصوصاً،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد فرامرز بخشي پور »
شهید فرامرز بخشیپور، روستازادهای است از تبار مظلومان که جباران تاریخ، از بنیامیه تا حجاج و از حجاج تا صدام، به جرم شیعه بودن، آنان را بردار یا مثله کردهاند. نزول اجلالش بر این تیره خاک، سال ۱۳۳۹ همراه با اوجگیری دینستیزی آخرین حلقه از زنجیره شاهان مفسد و ستمگر، در این مملکت اسلامی بود. تقریباً زمانی که امام و مقتدایش خمینی کبیر (ره) فرموده بود: «یاران من در گهوارهها هستند.» از اوایل کودکی به شعائر دینی خصوصاً،...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمود جوکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمود جوکار »
محمود سال 1351 میان خانوادهای متدین و مذهبی در شهر آباده طشک نیریز، قدم به باغ سبز زندگانی نهاد و همراه غنچههای دیگر رشد و شکوفا شد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت و دوره راهنمائی را در مدرسه ابنسینا سپری کرد. به دلیل پیری و ناتوانی پدر مجبور به ترک تحصیل شد و برای تأمین معاش زندگی به کارگری پرداخت. تجاوز دشمن به خاک ایران اسلامی را برنتافت و برای مبارزه با دشمن اعلام آمادگی برای اعزام...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمود جوکار »
محمود سال 1351 میان خانوادهای متدین و مذهبی در شهر آباده طشک نیریز، قدم به باغ سبز زندگانی نهاد و همراه غنچههای دیگر رشد و شکوفا شد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت و دوره راهنمائی را در مدرسه ابنسینا سپری کرد. به دلیل پیری و ناتوانی پدر مجبور به ترک تحصیل شد و برای تأمین معاش زندگی به کارگری پرداخت. تجاوز دشمن به خاک ایران اسلامی را برنتافت و برای مبارزه با دشمن اعلام آمادگی برای اعزام...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید جعفر سجادیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد جعفر سجاديان »
بیا دست در دست هم نهیم و بر سمند راهوار عشق سوار شویم و به دوردستها سفر کنیم. به دیاری که در آنجا حسین (ع) به اشاره، هزاران عاشق سینه سوخته را بهسوی خود خواند و سرهای خونین آنان را بر زانوی خود نهاد و شهد شیرین وصل را در کامشان فروریخت. جعفر از دلسوختگانی است که ۱۳۴۲/۱۱/۱۰ در نیریز، میان خانوادهای متدین غزل عشق را سرود و سری در میان سرها یافت. کودکی ساکت بود و محبوب...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد جعفر سجاديان »
بیا دست در دست هم نهیم و بر سمند راهوار عشق سوار شویم و به دوردستها سفر کنیم. به دیاری که در آنجا حسین (ع) به اشاره، هزاران عاشق سینه سوخته را بهسوی خود خواند و سرهای خونین آنان را بر زانوی خود نهاد و شهد شیرین وصل را در کامشان فروریخت. جعفر از دلسوختگانی است که ۱۳۴۲/۱۱/۱۰ در نیریز، میان خانوادهای متدین غزل عشق را سرود و سری در میان سرها یافت. کودکی ساکت بود و محبوب...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید ایرج نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ایرج، در سحرگاه ۱۳۴۷/۱/۲۰ در روستای کوشکک نیریز، میان خانوادهای متدین چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده گذراند و با مسائل و احکام دینی آشنا شد. هفتساله بود که به مدرسه رفت و دوره ابتدایی را در مدرسه شهاب با موفقیت پشت سر گذاشت و راهنمایی را در مدرسه ارشد کوشکک با موفقیت به پایان برد. نبودن دبیرستان در روستا و وابستگی عاطفی شدید وی به خانواده باعث شد تا ترک تحصیل کند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ایرج، در سحرگاه ۱۳۴۷/۱/۲۰ در روستای کوشکک نیریز، میان خانوادهای متدین چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده گذراند و با مسائل و احکام دینی آشنا شد. هفتساله بود که به مدرسه رفت و دوره ابتدایی را در مدرسه شهاب با موفقیت پشت سر گذاشت و راهنمایی را در مدرسه ارشد کوشکک با موفقیت به پایان برد. نبودن دبیرستان در روستا و وابستگی عاطفی شدید وی به خانواده باعث شد تا ترک تحصیل کند...
زندگینامه شهید محمد حسین کاسبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد حسين کاسبي »
آنگاه که گرمای تابستان در روستای مشکانِ نیریز گندمزارها را طلایی میکرد ـ1/4/1344ـ در خانوادهای زحمتکش و مسلمان طفلی به دنیا آمد که گرمای وجودش حال و هوای فرحانگیزی به خانه داد. اورا محمد حسین نامیدند و در دامان خود، با آداب اسلامی پرورش دادند. در دوران کودکی بسیار باهوش و دارای روحیهای قوی بود. شش ساله بود که دوره ابتدایی را در دبستان حسامِ شهر شیراز شروع کرد، دوره راهنمائی را در مدرسه ابوریحان بیرونی مشکان به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد حسين کاسبي »
آنگاه که گرمای تابستان در روستای مشکانِ نیریز گندمزارها را طلایی میکرد ـ1/4/1344ـ در خانوادهای زحمتکش و مسلمان طفلی به دنیا آمد که گرمای وجودش حال و هوای فرحانگیزی به خانه داد. اورا محمد حسین نامیدند و در دامان خود، با آداب اسلامی پرورش دادند. در دوران کودکی بسیار باهوش و دارای روحیهای قوی بود. شش ساله بود که دوره ابتدایی را در دبستان حسامِ شهر شیراز شروع کرد، دوره راهنمائی را در مدرسه ابوریحان بیرونی مشکان به...
زندگینامه جانباز علی اصغر محمد علی پور
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
جانباز علی اصغر محمد علیپور فرزند محمود، در تاریخ 7 تیرماه سال 1341 در روستای ماهفرغان از توابع منطقه خیر شهرستان استهبان در یک خانواده با ایمان و متعهد دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیط آرام خانوده سپری کرد و سپس برای آموختن علم و دانش وارد دبستان پروین اعتصامی استهبان شد. پس از گذراندن دوران ابتدایی دوره سه ساله راهنمایی را در مدرسه حدائق استهبان با موفقیت به اتمام رسانید. تحصیلات دوره متوسطه خود...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
جانباز علی اصغر محمد علیپور فرزند محمود، در تاریخ 7 تیرماه سال 1341 در روستای ماهفرغان از توابع منطقه خیر شهرستان استهبان در یک خانواده با ایمان و متعهد دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیط آرام خانوده سپری کرد و سپس برای آموختن علم و دانش وارد دبستان پروین اعتصامی استهبان شد. پس از گذراندن دوران ابتدایی دوره سه ساله راهنمایی را در مدرسه حدائق استهبان با موفقیت به اتمام رسانید. تحصیلات دوره متوسطه خود...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47
48
49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 بعدي